پیام آخر

 «به نام جان جهان؛ فعال و ناظر یگانه؛ کوته فاصله‌ای پس از وداع مهندس عزت‌الله سحابی سرمایه متبلور و گران‌سنگ مبارزات دراز دامنه سیاسی – اجتماعی ایران، خبر پر زدن هاله سحابی و چگونگی جان باختنش، تکان‌مان داد. ما دو عضو خانواده فکری – سیاسی ملی – مذهبی در اعتراض به فاجعه روز چهارشنبه ۱۱ خرداد ماه ۹۰ و تهاجم منجر به مرگ فرزند اول سحابی بزرگ که مادرصفت و خواهرگونه در خدمت مردمان و آسیب‌دیدگان وقایع دو سال اخیر میهن بود، از گاه غروب پنجشنبه ۱۲ خرداد ماه در بند ۳۵۰ زندان اوین بدون طرح هیچ گونه مطالبه و خواسته شخصی، دست به اعتصاب غذای تر می‌زنیم و با آب و چای و قند و نمک، سر می‌کنیم. این اقدام مبتنی است بر تصمیمی مستقل و ما دیگر هم‌بندیان را به مشارکت در این اقدام دعوت نکرده و به اقدام‌های مشابه نیز فرا نمی خوانیم. شاید این اقدام ما به سهم خود در شرایط وانفسای وطن مصدق – سحابی، مانع از تکرار این بیدادگری‌ها علیه انسان‌های بی‌دفاع شود. با سلام به دو عزیز از دست رفته و با احترام به مردم ایران و هم‌بندیان. امیرخسرو دلیرثانی - هدی صابر»

              

                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                  

درباره‌ی این درگاه

درگاه حاضر مقارن با سالگرد شهادت اندیشمند و معلم آزاده، هدی صابر، با هدف نشر آثار و دستاوردهای وی راه‌اندازی گردیده است.  عنوان «در فیروزه‌ای» که برای این درگاه برگزیده شده، برگرفته از نام پایگاه اینترنتی سلسله نشست‌های باب بگشا می‌باشد که بر حسب تشخیص و علاقه‌ی خود معلم شهید در زمان حیات‌شان برگزیده شده بود. در درگاه حاضر، مجموعه‌ی آثار مکتوب و غیرمکتوب هدی صابر در قالب آرشیو متنی و صوتی  و در بخش‌های گوناگونی نظیر آموزش‌ها، کتاب‌ها، پژوهش‌ها، مقالات، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌‌ها و ... در اختیار علاقمندان قرار می‌گیرد.

نشست‌های «هشت‌فراز، هزار نیاز»

مباحث «هشت‌فراز، هزار نیاز» در قالب ۷۵ نشست منظم در طی دی‌ماه ۱۳۸۵ تا آبان ۱۳۸۷ در حسینیه‌ی ارشاد برگزار شد و سبب شد نسل جوانی که از فقدان آموزش همدلانه‌ای که هم حاوی اندیشه باشد، هم حاوی روش و هم حاوی منش اخلاقی، رنج می‌برد، نفسی تازه کند. دستاورد پژوهشی هدی صابر در خصوص تاریخ معاصر، بی‌شک یکی از منابع و مصادر ارزشمند آموزش تاریخ به شکلی متدیک و منظم است و خواهد بود. آرشیو صوتی و متنی این مجموعه از نشست‌ها در بخش «آموزش‌ها» در این پایگاه اطلاع‌رسانی در دسترس است.

نشست‌های «باب بگشا»

۱۸ شهریور ۱۳۸۷ سلسله نشست‌های «باب‌بگشا» توسط هدی صابر در حسینیه‌ی ارشاد آغاز گردید. این نشست‌ها با محوریت خوانش قرآن و با موضوع «ضرورت رابطه‌ی مستمر، همه‌گاهی و استراتژیک با خدا» شکل گرفت و طی آن هدی صابر تلاش کرد نسل جوان را با کتاب آخر آشتی دهد. به رغم اینکه نشست‌های باب‌بگشا  با بازداشت سال ۱۳۸۹ ناتمام باقی ماند، اما هفتاد جلسه‌ی مانوس شدن نسل جوان مخاطب با قرآن را در پی داشت و متد و طرحی کلی برای ورود به کتاب آخر ارائه داد. آرشیو صوتی و متنی این مجموعه از نشست‌ها در بخش «آموزش‌ها» در این پایگاه اطلاع‌رسانی در دسترس است.

هدای بس عزیز! هنگامه سالروز تولدت فرا رسید . تولدی که بهار را به همراه آورد. اما هرگز نمی دانستم که این زمستان سرد و سخت را با خاطره‌هایت خواهم بود. نمی دانستم در این زمستان طپش قلبت، گرمای نفست، کلام آهنگینت، احساس پر شورت و اشک شوق ات آن جهانی شده است. در به ناحق رفتن هاله تاب نیاوردی و اعتراضی سخت در عین اسارت سر دادی . جان شیرینت را به پای شرف ملی جوانمردانه هدیه دادی.سه فصل از وداع با تو گذشت، اما هنوز که هنوز است قضای بی‌قوه و بی‌اختیاربی پاسخ است.هنوز یارانت در بندند. هنوز بس خانواده‌ها در این شبهای عید در انتظارند. 

ادامه‌ی گفتار...
 

به نام یگانه حقیقت هستی

با بهار آمدی و با بهار رفتی       اول بهار آمدی و آخر بهار رفتی

و خصلت بهاری بودن را در طول زندگی کوتاهت حفظ کردی

پرشور و نشاط                  اهل کار                   امیدوار

بشارت‌دهنده‌ی زندگی، نو، تازه و ... سبز

بهار یعنی شکوفا کننده‌ی استعدادها و تو یک شکوفا کننده بودی

ادامه‌ی گفتار...
 

طبع جهان با همه ظرفیتش دست به کار، گویی همه روئیدنیان با منبع لطف دارند قرار

سه وجب داخل خاک، در ساق نبات، بانگِ برپا، بیدار، نوبهاری در راه، آستانِ بفرما زدنِ اسفندیار

واپسین روزها می گذرد، اِشتابان، بی‌صبر و قرار، تا برْ سنتِ دیرینه، امسال لقب گیرد پار

میلِ نو شدنِ انسان نیز همپای گیاهِ بَردار،در پیشباز از فصل تحول، پیدا از کردار

***

نو بهارِ پروردگارِ رفیقِ تنگناها و عیدِ باستانیِ یادگارِ نیکانِ پاک بر همسر، دو پسر و سه خواهرِ دونده، قلب طپنده

فرخنده باد! با دست و بوسه از بُن دل امید دار به ادامه زیست مشترک به اعتبار یار

هدی ـ آستان بهار ۸۳

ادامه‌ی گفتار...
 

هدی صابر: «خواهر سعید محسن چنین نقل می‌کند که سعید هرگاه که به دیدار او و همسرش می‌رفته، چنانچه در منزل نبودند، یک شاخه گل بر دستگیره در منزل می‌گذاشته. در یک شب عید که آن‌ها در منزل نبوده‌اند، سعید دو جعبه بنفشه که بر ترک موتور بار کرده بود در باغچه منزل می‌کارد و می‌رود. به تعبیر شاعر نوپرداز، بنفشه‌ای که «زمستان‌شکن» است...»

مریم محسن: سعید در بهاران باغچه‌ها را پرگل می‌کرد؛ پر از بنفشه. من و همسرم از سال 45 تا سال 50 در تهران در خیابان آپادانا سکونت داشتیم. هر وقت به منزل ما می‌آمد و نبودیم، یک شاخه گل روی دستگیره‌ی در منزل می‌گذاشت و می‌رفت و من می‌فهمیدم که او آمده. یک بار نبودیم، بهار بود. سعید گل بنفشه خریده بود و بر پشت موتور بار کرده بود. از دیوار پریده بود، در را باز کرده بود و بنفشه‌ها را در باغچه کاشته بود. باغچه‌ای پر از بنفشه، محصول سعید پر از حس زندگی. (سه هم‌پیمان عشق، صفحه 348)

ادامه‌ی گفتار...
 

آنچه در ادامه می‌خوانیم، سخنرانی شهید هدی صابر در دانشگاه اراک در تاریخ یکشنبه ۱۲ اسفند ماه ۸۶  است. این سخنرانی در قالب سلسله جلسات ماهیانه دانشجویان دانشگاه اراک به مناسبت بزرگداشت سالگرد درگذشت دکتر مصدق ایراد شده است. در میانه‌ی سخنرانی شهید صابر به سبب اخلال ایجادشده از سوی گروه‌های فشار، ایشان مجبور می‌شود بخش عمده‌ای از مباحث را در ده دقیقه خاتمه دهد. علاقه‌مندان می‌توانند بحث تفصیلی‌تر داشته‌های دکتر مصدق برای مبارزه احتماعی را در متن سخنرانی هدی صابر که در همایش «ضرباهنگ صد سال نفت» ایراد شده، با عنوان «الگوی توسعه دو وجهی – مشارکتی؛ نمونه توسعه ملی» مطالعه کنند. کلمات داخل کروشه و تیترهای بین متن توسط تنظیم‌کنندگان اضافه شده‌اند.

ادامه‌ی گفتار...
 

مستند «مصدق از نگاهی دیگر؛ دریچه‌ای بر منش، روش و بینش» اثر شهید هدی صابر منتشر شد. این فیلم مستند حاصل گفت‌وگوی هدی صابر با شمار زیادی از نزدیکان و مصاحبان مرحوم محمد مصدق ـ نخست‌وزیر دولت ملی ایران ـ در دوران تبعید و حصر در احمدآباد پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا پایان حیات رهبر نهضت ملی ایران است. این گفت‌وگوها حاوی جزئیات ناگفته و قابل تاملی از منش و سلوک شخصی مرحوم مصدق است که بیانگر مردمداری، سلامت و انضباط مالی، برخورد انسانی و صمیمانه و سخاوتمندانه با زیردستان، پرهیز از سوءاستفاده از موقعیت شخصی، برخورد تعالی‌بخش با ضعف‌های اخلاقی اطرافیان، تاکید بر قانون در امور روزمره و جزئی و ویژگی‌های متعدد منحصر به فرد این شخصیت سیاسی ایران معاصر است.

ادامه‌ی گفتار...
 

حاصل پژوهش هدی صابر در زندگی و فعالیت مصدق در دوران حصر و تبعید در احمدآباد توسط نشریه‌ی چشم‌انداز ایران در قالب یک ویژه‌نامه به زیور طبع آراسته شد. این ویژه‌نامه حاوی مصاحبه‌های هدی صابر با نزدیکان و مصاحبان مصدق و برخی معمران و اهالی احمدآباد است و به بررسی ابعاد مختلف زندگی روزمره‌ی مصدق در دوران بد از کودتای 28 مرداد می‌پردازد. هدی صابر در سال 1386 و با درک خطر «انقراض نسل صاحب حافظه‌ی تاریخی» درصدد آن برآمد تا پیش از آنکه شماری از چهره‌های زنده دوران نهضت ملی که مصاحبت با مصدق را تجربه کرده بودند، از دنیا بروند، با آن‌ها به گفت‌وگو بنشیند و خاطرات آن‌ها از مصدق را ثبت و ضبط کند.

ادامه‌ی گفتار...
 

این گزیده از دستنویس شهید هدی صابر برای سخنرانی در سالگرد مرحوم دکتر مصدق انتخاب شده. بنام پروردگار بی‌خست بس بزرگوار در آستان بهار. چند متر آن‌ سوتر، در اتاق کنار هم‌قواره‌ای نهفته است. استخواندار، میاندار مردی آرمیده است. اتاقی که من نیز از درگاهی‌اش رو به سوی شما دارم، از موسپید پر است. موهایی که در آسیا سپید نشده است. مو سپید و مصدق‌دیده و من، کوچک، بی‌قواره و مصدق‌ندیده. مصدق ندیده‌ام، مصدق شنیده‌ام، مصدق خوانده‌ام و در ذهن، خاصه در وانفسا، سال‌ها با مصدق زیسته‌ام. نه در موضع سخنران، نه از موضع جهان‌دیدگان، از منظر دغدغه‌داران و باورداران نسبت به مصدق ماندگار، تکه بحثی ارائه می‌کنم.

ادامه‌ی گفتار...
 

«در اين احوال كه "اضطرار" و "دلشوره" تاريخى، دو عنصر بارز و تحميلى دوران بودند و دولت ملى دغدغه و عزم اجراى قانون ملى شدن و تضمين بخشيدن به "آزادى" از طريق اصلاح قانون انتخابات مجلس و شهرداريها را داشت، براى برنامه مشروح و مطولِ ذهنى اقتصادى و وعده و وعيدهاى بى‌پشتوانه - بسان ديروز و امروز - جا و مكانى وجود نداشت. ... بيست و هفت ماه و پانزده روز براى "عمل اقتصادى" زمانى است بس محدود. شناخت وضع موجود، مسئله‌شناسى، طراحى و تجويزِ تنها نيز به زمانى بيش از اين نياز دارد. هنر مصدق "عملِ در جا" و واكنش سريع در مواجهه با پى‌آمدهاى ابرام و پايدارى در قبال تحقق آرمان ملى شدن نفت بود. چرا كه زمان در حال گريز، قدرت مانورى براى او باقى نمى‌گذاشت.»

ادامه‌ی گفتار...
 

یادنامۀ دوزادهمین سالگرد درگذشت عزت الله سحابی و شهادت هاله سحابی و هدی صابر منتشر شد. این یادنامه حاوی مطالبی از حسن طایی، جواد نجم‌الدین، امیر طیرانی، کمال اطهاری، مهدی غنی، علیرضا رجایی، احمد زیدآبادی، فیروزه صابر، سعید درودی، سیدهادی عظیمی، سیدعبدالمجید الهامی، جلال یوسفی، ابوطالب آدینه‌وند، سمانه گلاب، احسان کاظم زاده، کمال رضوی، سید حسین موسوی، جواد ماهزاده، الهام شهسوارزاده و فرهاد نوروزی است. گفت‌وگو با جواد (فاروق نجم الدین) از همکاران و همراهان هدی صابر در فعالیت حرفه ای او در تلویزیون در دهه‌های 60 و 70 یکی از بخش های این یادنامه است که نیم نگاهی به فعالیت‌ها و تجارب مشترک نجم‌الدین با هدی صابر از بدو آشنایی تا زمان شهادت هدی صابر دارد.

ادامه‌ی گفتار...
 

دوران فعالیت حرفه‌ای هدی صابر در گروه اقتصاد صداوسیما کمتر در شناخت سیر زندگی او تفصیل یافته و گشوده شده است. برای افکندن نگاهی نزدیک به این حلقۀ مغفول از حیات هدی صابر سراغ جواد (فاروق) نجم‌الدین رفتیم؛ همکاری سال‌های متمادی هدی صابر در گروه اقتصاد صدا و سیما و هم‌اتاقی و دوست او تا فراز پایانی عمر صابر. جواد نجم‌الدین، مترجم، مستندساز و تهیه‌کننده از دهۀ 1360 تا پایان دوست، همکار و هل مصاحبت با هدی صابر بوده است. جدیت و تلاش‌گری در فعالیت کاری، تفکیک حرفه از علایق سیاسی و کنشگری اجتماعی، تلاش بی‌وقفه برای ارتقای فکری، کم‌گویی و شنوندگی فعال و روابط مختصر اما عمیق اجتماعی برخی از ویژگی‌هایی است که نجم‌الدین در مراودۀ سه دهه‌ای با هدی صابر در وجود او متبلور دیده است. این گفتگو با ترسیم فضای گروه اقتصاد در دهۀ 1360 شروع شد و در ادامه بر تجراب مشترک دوستانه و کاری نجم‌الدین با هدی صابر متمرکز شد. مشروح آن را در ادامه می‌خوانیم.

ادامه‌ی گفتار...
 

آخرین مرحله از حیات هدی صابر بیش از فرازهای قبلی زندگی او در پیوند و همراهی با نسل نو رقم خورد. او مبدع و پیش‌برندۀ سلسله مباحث تاریخ و قرآن با عنوان «هشت فراز، هزار نیاز» و «باب بگشا؛ ضرورت رابطۀ صاف‌دلانه، همه‌گاهی و استراتژیک با خدا» در حسینیۀ ارشاد در سال‌های 1389-1386 بود و در جریان این مباحث پیوند با نسلی از دانشجویان و جوانان در زمانۀ عسرت و سرخوردگی و انفعال مسلط، هدی صابر را به معلمی که زیست و مرگ شهادت‌گونه‌اش در ایران جاودان شد، برای نسل نو بدل ساخت. در میزگرد پیش رو تنی چند از کسانی که فرصت آن را داشتند که در دهۀ 1380 از موهبت وقت‌گذاری و آموزش هدی صابر در جلسات و حلقه‌های مطالعاتی یا کلاس‌های عمومی حسینیۀ ارشاد بهره‌مند شوند، به بیان تجربۀ زیستۀ خود با هدی صابر پرداخته‌اند و از خلال بیان خاطرات خود می‌کوشند رئوس منش و مرام الهام‌بخش هدی صابر را نیز مختصراً طرح کنند. این میزگرد با محوریت امیر طیرانی - دوست و همراه سال‌های دور کودکی تا شهادت هدی صابر - و در منزل پهلوان حسین شاه‌حسینی برگزار شده است.

ادامه‌ی گفتار...
 

حدود 15 سال از طرح مباحث تاریخی «هشت فراز، هزار نیاز» هدی صابر در حسینیۀ ارشاد سپری شده است. طی این 15 سال و 12 سال پس از شهادت هدی صابر، جامعۀ ایران سه موج اعتراضی را در سال‌های 1396، 1398 و 1401 از سر گذرانده است؛ امواج اعتراضی که فقدان نگاه تاریخی و بلکه حافظۀ تاریخی دستکاری و گزینشی در کنشگران آن مشهود است. گفت وگو با امیر طیرانی از سابقه و سنت بازخوانی تاریخ در ایران در بین نیروهای سیاسی شروع شده و به نقد و بررسی رویکرد نظری و روش‌شناختی هدی صابر در مباحث «هشت‌ فراز، هزار نیاز» رسید؛ اما در این بین نقدهای ریشه‌ای از سوی طیرانی بر فقدان نگاه تاریخی کنشگران نسل جدید در آخرین حلقۀ اعتراضات ایرانیان مطرح شد. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانیم.

ادامه‌ی گفتار...
 

حسن طائی - آن روز كه آن دانای یكتا و حكیم مطلق، بنای این گنبد مینا می‌كرد، عقل و عشق، علم و قلم، خواندن و حكمت را بر تارك آن نیكو نشانید و از انسان‌ها كه در آفرینش ز یك گوهرند، بر محبت و دوستی، عدل و انصاف، صدق و صفا، مدارا و مروت پیمان گرفت تا از كسانی كه فارغ از هیاهو به كار پرورش مداوم انسان‌ها و كشف اندیشه‌های ظریف بشری همت می‌گمارند، پاس داریم. بدون شک هدی صابر یکی از شخصیت‌هایی بود که دارای وجوه اندیشه‌ای در عرصه‌های گوناگون و از سوی دیگر کنشگری اجتماعی بود. او هنرمندانه و عاشقانه تلفیقی ناب از نظریه و عمل را در هم آمیخته و عمر و تلاش خود را صرف خوش‌زیستی آدمیان بویژه فرودستان جامعه خویش کرده بود.

ادامه‌ی گفتار...
 

کمال رضوی - برای ناظر بیرونی که سیر متاخر حیات شهید هدی صابر را می‌نگرد، چنین به ذهن متبادر می‌شود که او از نیمۀ دهۀ 1380 از قلمرو سیاست به ساحت اجتماعی چرخش کرد و از جایگاه کنشگر ملی-مذهبی و فعال سیاسی به کنشگر مدنی- اجتماعی تغییر مکان داد. چنین درکی با ظواهر امر نیز همخوانی دارد؛ او که زمانی در نیمۀ اول دهۀ 1370 در کنار کسانی نظیر عزت‌الله سحابی، لطف‌الله میثمی، حسن یوسفی اشکوری، رضا رئیس‌طوسی و تنی چند از دیگر چهره‌های روشنفکری مذهبی دست‌اندرکار گفت‌وگوهایی چندساله برای تأسیس یک حزب یا جبهۀ سیاسی (با نام اولیۀ «راه» یا راه استقلال که البته هیچ‌گاه به مرحلۀ تأسیس نرسید) شده بود، چندی بعد در ستاد انتخاباتی مهندس سحابی برای انتخابات ریاست‌جمهوری 1376 عمیقاً فعال شده و سپس با عضویت در شورای فعالان ملی-مذهبی و همکاری با ماهنامۀ ایران فردا به شکلی تمام‌عیار پا به عرصۀ سیاست نهاده بود ...

ادامه‌ی گفتار...
 

الهام شهسوارزاده - دو سال پیش دستیار کلاسی بودم به نام انسان شناسی مرگ و نامیرایی. استاد کلاس که یکی از بهترین قصه گوهای دانشگاه هست با لحن میخکوب کننده‌ای تعریف می‌کرد که چطور در فرهنگ‌های مختلف بازماندگان تلاش می‌کنند تا باقی مانده‌های فرد متوفی را کنار هم بیارند. استاد با اشاره به تلاش‌ها، سرمایه‌گذاری‌های عظیم و حتی جنگ‌هایی که در طول تاریخ برای گردهم آوردن باقی ماندۀ پیکر سربازان شده، توضیح می‌داد که تا وقتی تکه‌های بدن پاره‌پاره شده سربازان در گور جا نگیرد، پروژه فراموشی کلید نمی‌خورد. تا پیش از قرارگیری در گور، روح ناآرام متوفی سرگردان به هر گوشه سرک می‌کشد و درحالیکه زبانی برای بیان روایت‌هایش ندارد، تخم ترس را در پستوی دل زنده‌ها می‌گذارد. تنها وقتی که پاره‌پاره‌های سرگردان پیکر سربازها جمع می‌شوند و در مزارهای در خور شأن و احترام قرار می‌گیرد، روایت‌های غرورآفرین از قهرمان‌های نترس متولد می‌شوند.

ادامه‌ی گفتار...
 

فیروزه صابر- ماهیت اقتدارطلبانه و انحصارگرایانه حکومت، آسیب‌هایی به جامعه زده که بحرانش برای همه ما عیان است، آنچه که حکومت تاکنون انجام داده بویژه در جامعه زنان، حقارت، خشونت و صدمه جدی به منزلت اجتماعی زن و کل جامعه بود اما درباره زنان پر رنگ‌تر بود. اما با کنشگری فعالان مدنی حقوق زنان، ترَک‌های دیروز در حاکمیت امروز به گسل تبدیل شده است. هاله هم در همین مسیر جان شیرینش را در مراسم خاکسپاری پدر و به بهانه داشتن عکس پدر ناجوانمردانه، از دست داد. ما فکر می‌کنیم که حکومت باید این کارها را بکند و باید خودمان را آماده کنیم برای حکومت آتی که این رفتارهای مدنی را داشته باشیم اما لازم است در هر جمع کوچکی با هر ارزش افزوده‌ای این رفتارها جای خودش را باز کند، ما به تمرین مکرر نیاز داریم.

ادامه‌ی گفتار...
 

گفتار روز

بس مهم بود که کهنه‌مبارز پاک‌فطرت، همزمان با در دادن ندای تاریخی «شورا» و ارائه مدل تحققی پارلمان ـ شورا ـ در مسیر مهندسی سیاسی ـ اجتماعی انقلاب، بر تقدم دستاورد اقتصادی بر قانوننویسی، انگشت سبابه می‌نهاد. نام آشنا و روح آشنا سید محمود طالقانی، مدید مدتی پیش از بزنگاه سقوط سلطنت و بنای حکومت نو در ادبیات قرآنی پرتو، اقتصاد را جدی میگرفت؛ آن هنگام که نه انقلاب در نزدیک دست بود و نه نو حکومتی در شُرف شکلگیری .(از مقاله‌ی «دیدگاهی برای بنای منزلگاه»)
مسیر جاری:  
| + -
استفاده از مطالب سایت با ذکر ماخذ مجاز می‌باشد